[ و از نوف بکالى روایت است که شبى امیر المؤمنین ( ع ) را دیدم از بستر خود برون آمده نگاهى به ستارگان انداخت و فرمود : نوف خفتهاى یا دیدهات باز است ؟ گفتم دیدهام باز است . فرمود : ] نوف خوشا آنان که دل از این جهان گسستند و بدان جهان بستند . آنان مردمىاند که زمین را گستردنى خود گرفتهاند و خاک آن را بستر . و آب آن را طیب . قرآن را به جانشان بسته دارند و دعا را ورد زبان . چون مسیح دنیا را از خود دور ساختهاند و نگاهى بدان نینداخته . نوف داود ( ع ) در چنین ساعت از شب برون شد و گفت این ساعتى است که بندهاى در آن دعا نکند جز که از او پذیرفته شود ، مگر آن که باج ستاند ، یا گزارش کار مردمان را به حاکم رساند ، یا خدمتگزار داروغه باشد ، یا عرطبه طنبور نوازد ، یا دارنده کوبه باشد و آن طبل است . [ و گفتهاند عرطبه ، طبل است و کوبه ، طنبور . ] [نهج البلاغه]
فرهنگی
RSS
|
خانه
|
ارتباط با من
|
درباره من
|
پارسی بلاگ
»»
1
گردشگری
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » sasanrahbar ( شنبه 90/2/3 :: ساعت 6:0 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
1
اوقات شرعی
>>
بازدید امروز:
0
>>
بازدید دیروز:
1
>>
مجموع بازدیدها:
1751
»
درباره من
sasanrahbar
»
لوگوی وبلاگ
»
لینک دوستان
»
صفحات اختصاصی
»
طراح قالب